الإمام الصادق عليه السلام
ـ لَمّا قيلَ لَهُ ما كانَ في وَصِيَّةِ لُقمانَ ـ: كانَ فيهَا الأَعاجيبُ ، وكانَ أعجَبَ ما فيها أن قالَ لاِبنِهِ : خَفِ اللّهَ خيفَةً لَو جِئتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَينِ لَعَذَّبَكَ ، وَارجُ اللّهَ رَجاءً لَو جِئتَهُ بِذُنوبِ الثَّقَلَينِ لَرَحِمَكَ .
امام صادق عليه السلام
ـ وقتى به ايشان گفته شد : در وصيت لقمان چه بود؟ ـ: در آن ، شگفتىهاى فراوانى بود و عجيبتر از همه ، اين است كه به پسرش گفت: «از خدا چنان بترس كه [گويى] حتّى اگر با همه خوبىهاى انس و جن به پيشگاهش برسى ، عذابت مىكند و چنان به خدا اميدوار باش كه [گويى ]حتّى اگر با همه بدىهاى انس و جن به پيشگاهش برسى ، به تو رحم مىكند» .
------------------------------------------------------
عنه عليه السلام
ـ فيما وَعَظَ لُقمانُ ابنَهُ ـ: يا بُنَيَّ ، خَفِ اللّهَ خَوفاً لَو أتَيتَ القِيامَةَ بِبِرِّ الثَّقَلَينِ خِفتَ أن يُعَذِّبَكَ ، وَارجُ اللّهَ رَجاءً لَو وافَيتَ القِيامَةَ بِإِثمِ الثَّقَلَينِ رَجَوتَ أن يَغفِرَ لَكَ .
فَقالَ لَهُ ابنُهُ : يا أبَتِ ، وكَيفَ أُطيقُ هذا وإنَّما لي قَلبٌ واحِدٌ .
فَقالَ لَهُ لُقمانُ : يا بُنَيَّ لَوِ استُخرِجَ قَلبُ المُؤمِنِ فَشُقَّ لَوُجِدَ فيهِ نورانِ ، نورٌ لِلخَوفِ ونورٌ لِلرَّجاءِ ، لَو وُزِنا لَما رَجَحَ أحَدُهُما عَلَى الآخَرِ بِمِثقالِ ذَرَّةٍ .
فَمَن يُؤمِن بِاللّهِ يُصَدِّق ما قالَ اللّهُ ، ومَن يُصَدِّق ما قالَ اللّهُ يَفعَل ما أمَرَ اللّهُ ، ومَن لَم يَفعَل ما أمَرَ اللّهُ لَم يُصَدِّق ما قالَ اللّهُ ؛ فَإِنَّ هذِهِ الأَخلاقَ تَشهَدُ بَعضُها لِبَعضٍ ، فَمَن يُؤمِن بِاللّهِ إيماناً صادِقاً يَعمَل للّهِِ خالِصاً ناصِحاً ، ومَن عَمِلَ للّهِِ خالِصاً ناصِحاً فَقَد آمَنَ بِاللّهِ صادِقاً ، ومَن أطاعَ اللّهَ خافَهُ ، ومَن خافَهُ فَقَد أحَبَّهُ ، ومَن أحَبَّهُ اتَّبَعَ أمرَهُ ، ومَنِ اتَّبَعَ أمرَهُ استَوجَبَ جَنَّتَهُ ومَرضاتَهُ ، ومَن لَم يَتَّبِع رِضوانَ اللّهِ فَقَد هانَ عَلَيهِ سَخَطُهُ ، نَعوذُ بِاللّهِ مِن سَخَطِ اللّهِ .
امام صادق عليه السلام :
لقمان به پسرش موعظه كرد : «اى پسرم! از خدا چنان بترس كه اگر قيامت را با همه خوبىهاى انس و جن دريابى، باز هم بهراسى كه خداوند عذابت كند. و به خدا چنان اميدوار باش كه اگر قيامت را با همه بدىهاى انس و جن دريابى، اميدوار باشى كه خداوند تو را بيامرزد » .
پسرش به او گفت: اى پدرم! چگونه مىتوانم چنين باشم ، در حالى كه تنها يك قلب دارم؟
لقمان گفت: «اى پسرم! اگر قلب مؤمن بيرون آورده و پاره شود، دو نور در آن دريافت مىگردد : نورى براى خوف و نورى براى رجا ، كه اگر وزن شوند ، هيچ يك ذرّهاى بر ديگرى ترجيح نخواهد داشت . هر كس به خدا ايمان آورَد ، سخن خدا را تصديق مىكند و هر كس گفته خداوند را تصديق كند، به دستور او جامه عمل مىپوشد . و هر كس به دستور او جامه عمل نپوشد، گفته خدا را تصديق نكرده است زيرا اين خلق و خوىها ، بر درستىِ يكديگر شهادت مىدهند. پس هر كس به خدا ايمان صادقانه داشته باشد، در عمل نيز با خدا خالصانه و خيرخواهانه رفتار مىكند و هر كه در راه خدا خالصانه و خيرخواهانه عمل كند ، حقيقتا صادقانه به خدا ايمان آورده است . و هر كه خدا را اطاعت كند، از او مىترسد و هر كه از او بترسد، او را دوست مىدارد و هر كه او را دوست بدارد، از فرمانش پيروى مىكند و هر كه از فرمانش پيروى كند ، مستحقّ بهشت و رضوانش مىگردد ، و هر كه از رضوان الهى پيروى نكند، غضب خدا بر او هموار مىگردد. از غضب خدا ، به خدا پناه مىبريم!» .
------------------------------------------------------
حسن الظن باللّه عن داوود بن شابور :
قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، خَفِ اللّهَ خَوفاً يَحولُ بَينَكَ وبَينَ الرَّجاءِ ، وَارجُهُ رَجاءً يَحولُ بَينَكَ وبَينَ الخَوفِ .
قالَ : فَقالَ ـ أي أبي ـ : إنَّ لي قَلباً واحِدا إذا ألزَمتُهُ الخَوفَ شَغَلَهُ عَنِ الرَّجاءِ ، وإذا ألزَمتُهُ الرَّجاءَ أشغَلتُهُ عَنِ الخَوفِ .
قال : أي بُنَيَّ ، إنَّ المُؤمِنَ لَهُ قَلبٌ بِقَلبَينِ يَرجو بِأَحَدِهِما ويَخافُهُ
بِالآخَرِ .
حُسن الظّنّ باللّه
ـ به نقل از داوود بن شاپور ـ: لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! چنان از خدا بترس ، كه [ترست] حايل بين تو و رجا باشد و چنان به خدا اميدوار باش ، كه [اميدت] حايل بين تو و ترس باشد» .
پسر گفت: اى پدرم! من فقط يك قلب دارم كه هر گاه ترس در آن باشد ، از اميد باز مىدارد و هر گاه اميدوارى در آن باشد، از ترس باز مىدارد.
لقمان گفت: «اى پسرم! مؤمن ، دو قلب در يك قلب دارد ، كه با يكى
اميدوار است و با ديگرى مىترسد».
------------------------------------------------------
الزهد لابن حنبل عن عَوف بن عبد اللّه :
قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : اُرجُ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ رَجاءً لا تَأمَنُ فيهِ مَكرَهُ ، وخَفِ اللّهَ مَخافَةً لا تَيأَسُ فيها مِن رَحمَتِهِ .
قالَ : يا أبَتاه ، وكَيفَ أستَطيعُ ذلِكَ وإنَّما لي قَلبٌ واحِدٌ؟
قالَ : يا بُنَيَّ ، إنَّ المُؤمِنَ لَذو قَلبٍ يَرجو بِهِ وقَلبٍ يَخافُ بِهِ .
الزهد ، ابن حنبل
ـ به نقل از عوف بن عبد اللّه ـ: لقمان به پسرش گفت: «به خداوند عز و جل چنان اميدوار باش كه از مكرش ايمن نباشى، و از او چنان بترس كه از رحمتش نااميد نگردى» .
پسر گفت: اى پدرم! چگونه مىتوانم اين گونه باشم ، در حالى كه تنها يك قلب دارم؟
لقمان گفت: «اى پسرم! مؤمن ، قلبى دارد كه با آن ، اميد مىورزد و قلبى هم دارد كه با آن ، مىترسد» .
------------------------------------------------------
تنبيه الخواطر :
قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، كُن ذا قَلبَينِ : قَلبٍ تَخافُ بِاللّهِ خَوفاً لا يُخالِطُهُ تَفريطٌ ، وقَلبٍ تَرجو بِهِ اللّهَ رَجاءً لا يُخالِطُهُ تَغريرٌ .
تنبيه الخواطر:
لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! دو قلب داشته باش: قلبى كه كاملاً از خدا بيمناك باشد ، بدون كوتاهى از آن ؛ و قلبى كه به خدا اميدوار باشد ، بىآن كه غافلگير شود» .
------------------------------------------------------
شعب الإيمان عن وهب بن مُنَبِّه :
قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، اُرجُ اللّهَ رَجاءً لا يُجَرِّئُكَ عَلى مَعصِيَتِهِ وخَفِ اللّهَ خَوفا لا يُؤيِسُكَ مِن رَحمَتِهِ .
شعب الإيمان
ـ به نقل از وهب بن منبّه ـ: لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! چنان به خدا اميدوار باش كه [اميدت] تو را بر نافرمانىاش جَرى نكند ، و چنان از خدا بترس كه [ترست] تو را از رحمتش نااميد نگردانَد» .